ستاره آرام
قهرمان بلورین سینمای ایران در گذشتههای نهچندان دور کسی نیست جز فرامرز قریبیان. او تاکنون سه بار برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر مرد جشنواره فیلم فجر شده و از این حیث بعد از پرویز پرستویی رکورددار محسوب میشود. «خاک»، «غزل»، «گوزنها»، «سایههای بلند باد»، «سفیر»، «ترن» تنها چند نمونه از 80 پروژه سینمایی فرامرز قریبیان هستند. قریبیان در عرصه کارگردانی هم حضور موفقی داشته است. اما در درجه اول خود را یک بازیگر میداند تا هر چیز دیگری. فرزندش سام هم چندین سال است که پا جای پدر گذاشته و از آیندهداران سینمای ایران است. سینمادوستان هیچگاه بازی روان و دلنشین او در کنار بهروز وثوقی را در «گوزنها» فراموش نمیکنند. «گوزنها» یکی از چندین همکاری او با مسعود کیمیایی بود. بهنوعی میتوان گفت زندگی هنری فرامرزخان و دوست قدیمیاش مسعود کیمیایی به مقدار قابلتوجهی به یکدیگر گره خورده است.
رفقای عشقسینما
فرامرز قریبیان 27 آبان 1320 در یکی از محلههای قدیمی خیابان ری متولد شد. مادرش تباری تفرشی و پدر اصالت تهرانی داشت. او و مسعود کیمیایی هممحل بودند و کودکیشان را در کوچهپسکوچههای بازارچه نواب با یکدیگر گذراندند. 12-13 سال بیشتر نداشتند که پیمان بستند هر دو در آینده وارد حرفه سینما بشوند. کیمیایی دوست داشت کارگردان شود و فرامرزخان عشق بازیگری بود. لازم به گفتن نیست که هردو نهتنها به آرزویشان رسیدند بلکه تبدیل به بزرگترین سینماگران این مرزوبوم شدند. گویا کوچهپسکوچههای ری یکجور خاک هنرپرور داشته است. اسفندیار منفردزاده یکی از بهترین موزیسینهای ایرانی هم یکی در آن زمان دوست و هممحلهای آندو بوده است. «قدرت و تقدیر» اولین فیلم سینمایی بود که قریبیان به همراه پدرش در سینما متروپل دید و از همانجا عاشق سینما، بخصوص سینمای وسترن و پلیسی شد.
اولین تجربه
فرامرز و رفقایش خیلی زود دستبهکار شدند. به تمام دفاتر سینمایی سر میزدند. البته کسی این نوجوانهای ناآشنا را تحویل نمیگرفت. بالاخره مسعود کیمیایی خودش را دل ساموئل خاچاکیان جا کرد و دستیار او در «خداحافظ تهران» شد. بعد از آنهم قرار شد اولین فیلمش را بسازد. بدیهی است که اولین گزینهاش برای بازیگر نقش اول یار و رفیق قدیمیاش بود. فرامرز قریبیان حتی در فصل آزمایشی، بازیگر نقش اول کار بود. اما تهیهکنندگان تصمیم گرفتند بهروز وثوقی را جایگزین او کنند. قریبیان هم بهعنوان دستیار کیمیایی کارش را در آن فیلم ادامه داد و در یکی از صحنهها نیز بازی کرد. بهاینترتیب «بیگانه بیا» در سال 1347 تبدیل به اولین ساخته مسعود کیمیایی و همچنین اولین تجربه سینمایی فرامرز قریبیان شد.
آمریکا
استاد قریبیان پس از آن تصمیم گرفت برای آموزش بازیگری به آمریکا سفر کند. پیشنهادهای برای بازی در فیلمفارسیهای آن زمان داشت. اما به گفته خودش هیچگاه در هیچ شرایطی راضی به بازی در اینگونه فیلمها نشده است. فرامرز قریبیان نزدیک به دو سال در مدرسه ویژوال آرت آمریکا آموزش دید. او برای تأمین مخارج زندگی و تحصیلش مجبور بود یک ترم کار کند و یک ترم با دستمزدش درس بخواند. هنوز مدتی از پایان تحصیلش باقیمانده بود که سروکله همسنگر قدیمی پیدا شد و دورهاش ناتمام ماند.
بازگشت به وطن
فرامرز قریبیان درس و مدرسه را رها کرد و برای بازی در فیلم «خاک» ساخته مسعود کیمیایی به ایران بازگشت. بعد از خاک دیگر در میان سینماگران شناختهشده بود. پیشنهادهای زیادی دریافت میکرد. اما سال 53 و درخشش در «گوزنها» بود که نام او را بر سر زبانها انداخت. «غزل» نیز سومین همکاری فرامرز قریبیان با کیمیایی و یکی از درخشانترین نقشآفرینیهایش بود. او حضور موفقی نیز در فیلم سینمایی «سایههای بلند باد» ساخته بهمن فرمان آرا داشت که یکی از آخرین فعالیتهای سینمایی او قبل از انقلاب محسوب میشود.
برگی از کارنامه پرافتخار فرامرز قریبیان
فرامرز قریبیان یکی از معدود بازیگرانی بود که بعد از انقلاب هم مورد استقبال مردم و فیلمسازان قرار گرفت. در زمانی که اکثر بازیگران قبل از انقلاب مورد تمسخر، اهانت و ممنوعیت قرار میگرفتند، فرامرز قریبیان توانست بدون مشکل به کارش ادامه دهد. خود ایشان دلیل این اتفاق را بازی نکردن در فیلمهای مبتذل میداند. بهراستی هم فرامرز قریبیان همواره از گزیده کارترین بازیگران ایرانی بوده است. «ترن» در سال 1366 اولین سیمرغ بلورین را برای فرامرزخان به ارمغان آورد. در سال 1370 پس از 15 سال دوباره در فیلمی از مسعود کیمیایی به نام «رد پای گرگ» بازی کرد و نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد. فرامرز قریبیان دوباره دیگر برای بازی در «بند مهآلود» و «مرد بارانی» برنده سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول مرد شده است. او دو سال متوالی جلوی دوربین اصغر فرهادی قرار گرفت و برای نقشآفرینی در «رقص در غبار» برنده چندین جایزه بینالمللی شد. این تنها بخشی از افتخارات فرامرز قریبیان بود. او تاکنون بارها در جشنوارههای مختلف ملی و بینالمللی نامزد و یا برنده جایزه شده است.«ترانزیت»، «شهر زیبا»، «رؤیای خیس»، «کارناوال مرگ» از دیگر فعالیتهای بهیادماندنی قریبیان پدر در عرصه سینما هستند. فرامرز قریبیان در سال 1387 با مجموعه «آخرین دعوت» به تلویزیون آمد. پس از آن هم حضور موفقی در سریالهای «روز حسرت»، «باغ شیشهای» و «تکیه بر باد» داشت.
مخالفت خانواده
اما قدم گذاشتن در این مسیر پرافتخاری که شاهد آن بودیم، برای فرامرز نوجوان چندان آسان هم نبود. مادر و خانواده مادری مخالفان پروپاقرص او برای ورد به سینما بودند. میگوید حتی راضیاش کرده بودن به دانشکده افسری برود و حتی آنجا ثبتنام هم کرد. اما از آنجا فرار کرده و به خانه یکی از عمههایش رفته. همه اهل خانه دو روز تمام دنبالش گشتهاند.
همسران و فرزندان
فرامرز قریبیان در دهه 50 با مینا خیامی ازدواج کرد. حاصل این ازدواج دو پسر به نامهای فرزاد و سام است. سام قریبیان پس از چندینسال تحصیل سینما در امریکا، به وطن بازگشته و فیلمهای «360 درجه» و «عالیجناب» را کارگردانی کرده است. اما فرزاد راهش را از پدر و برادرش جدا کرد. او بهعنوان طراح موتور در کمپانی بی.ام.دبلیو آمریکا مشغول است. زندگی فرامرز قریبیان و مینا خرمی دوامی نداشت و پس از چندین سال به جدایی ختم شد. قریبیان پدر در سال 1392 برای بار دوم با مهشید بازرگانی ازدواج کرد. خانم بازرگانی طراح لباس است. او در آثاری همچون «چشمهایش» و «گناهکاران» با همسر خود همکاری کرده است.
کارگردانی و ...
آقای بازیگر در سال 1365 با کارگردانی فیلم سینمایی «جدال در تاسوکی» توانایی خود در این عرصه را محک زد. او در سال 1374 دومین اثر خود را هم کارگردانی کرد. «قانون» یک فیلم پلیسی معمولی بود که البته امتیاز خاصی برای فرامرز قریبیان بهحساب نمیآمد. اما استاد در سال 1378 با فیلم «چشمهایش» توانایی خود بهعنوان یک فیلمساز را هم به رخ کشید. بعد از آنهم اپیزودهایی از مجموعه «آژانس دوستی» را کارگردانی کرد و مدتی طولانی از فیلمسازی دور شد. او در سال 1390 با فیلمنامه پسر از فرنگ برگشتهاش به میدان کارگردانی بازگشت. فرامرز قریبیان نشان داد که میتوان شروع تازهای در این حیطه داشته باشد. «گناهکاران» در 7 بخش ازجمله بخش بهترین فیلم، نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد. فرامرز قریبیان علاوه بر کارگردانی در فیلمهای «قانون»، «چشمهایش»، «گناهکاران» و «360 درجه» بهعنوان تهیهکننده هم حضورداشته و از این حیث فیلمسازی کاملاً مستقل بهحساب میآید.
ورزش
مهارت و استعداد فرامرزخان تنها به سینما و هنر خلاصه نمیشود. او از کودکی علاقه وافری به ورزش داشته است. در رشتههای والیبال و کشتی در سطح کشوری نیز پیش رفته است. در نوجوانی عضو تیمهای تهران جوان و شهربانی بوده و پس از آن به ورزش کشتی روی میآورد. او میگوید به خاطر عشق زیادش به مرحوم تختی به شیفته کشتی بوده و به تشک روی آورده است. اما از ترس اینکه گوشش بشکند و شکل و شمایلش تغییر کند، با این رشته هم خداحافظی میکند.
خلقیات
فرامرزخان عادات عجیبی در خوابیدن دارد. اگر ساعت از 11 بگذرد دیگر تا صبح هرگز خوابش نمیبرد. برای همین در هیچ مهمانی شبانه تا بیشتر از ساعت ده نمیتواند بماند. او بارها پیشنهاد فریدون جیرانی برای حضور در برنامه هفت را به خاطر دیروقت بودن زمان پخشش رد کرده است. خاطره جالبی هم از بازی در فیلم «رد پای گرگ» مسعود کیمیایی دارد. آنها مجبور بودند، شبها درست در تایم ممنوعه آقای قریبیان فیلمبرداری کنند. همین هم باعث شد او در مدت 20 روز تولید آن کار نتواند بیش از چند ساعت بخوابد. فرامرز قریبیان میگوید تنها عشق است که میتواند چنین مقاومتی به آدمی بدهد.
استاد قریبیان خیلی هم خجالتی، کمرو و کمحرف هست. این خصلت از کودکی همراهش بوده است. تا جایی که مادرش همیشه او را با این جمله مورد خطاب قرار میداده که: «تو با این کمرویی چطور میخواهی وارد سینما شوی» فرامرز قریبیان هم در پاسخ عنوان میکرده است که بازیگری ربطی به این چیزها نداد. و میبینیم که در این مورد واقعاً هم ربطی نداشته و کمرویی هیچگاه نتوانسته از درخششش قریبیان بکاهد. او بعد از گذشت سالها میگوید که همچنان همان آدم کمرویی است. شاید برای همین اکثر اوقات بهتنهایی مشغول مطالعه و فیلم دیدن میشود و به خلوت خودش دلبسته است.
ممنوع الکاری
درست در زمانی که فرامرز قریبیان یکی از ستارههای اول سینمای ایران بود، قانون سقف دستمزد به اجرا گذاشته شد. قانونی که طبق آن دستمزد تمام بازیگران نقش اول تنها 250 هزار تومان بود. مبلغی که اختلاف زیادی با دستمزد آن زمان قریبیان محبوب داشت. فرامرز قریبیان مدتی به خاطر دریافتی بیش از آن مبلغ ممنوع الکار بود.
بازیگران موردعلاقه
فرامرز قریبیان بارها عنوان کرده که اسپنسر تریسی بهترین الگویش در بازیگری است. برت لانکستر، رابرت ردفورد، آل پاچینو، داستین هافمن و رابرت دنیرو دیگر بازیگران موردعلاقه او هستند.